جدول جو
جدول جو

معنی برج له - جستجوی لغت در جدول جو

برج له(بُ لَ)
دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه آن 470 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برجسته
تصویر برجسته
برآمده، بالاآمده، بلندی پیداکرده، بزرگ و معروف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برسوله
تصویر برسوله
معجونی که با مغز گردو و داروهای مقوی تهیه می شود، برای مثال روح ما را عصا می صافی ست / نه معاجین و بنگ و برسوله (نزاری - مجمع الفرس - برسوله)
فرهنگ فارسی عمید
(یَ دَ / دِ)
جهنده چون برق. تند و سریع:
برق جه بادگذریوزدو و کوه قرار
شیردل پیل قدم گورتک آهوپرواز.
منوچهری.
آمد به عیدگاه چو سرو آن بچهره گل
بر برق جه براقی گلگون شده سوار.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(بَ لَ / لِ)
قرصی باشد که در آن جوز و بسباس و بنگ و دیگر ادویه گرم کنند و بخورند. (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان) :
روح ما را عصا می صافی است
نه معاجین و بنگ و برسوله.
نزاری قهستانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
جهیده، برآمده بالا آمده، شخص معروف و بزرگ، جمع برجستگان، خوب پسندیده، ممتاز عالی، چست چالاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درجمله
تصویر درجمله
ماخص، بالاخره، خلاصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برباله
تصویر برباله
اسارون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برساله
تصویر برساله
معجون با گردو آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد له
تصویر باد له
بن پستان هندی سیمتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برج دلو
تصویر برج دلو
آبام دول بهمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
((بَ جَ))
جمع ت)، جهیده، برآمده، ممتاز، عالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرجمله
تصویر سرجمله
به طور کلی، جملگی، برگزیده، بهترین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
بارزٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
Salient, Eminent, Prominent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
éminent, proéminent, saillant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
杰出的 , 突出的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
卓越した , 顕著な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
выдающийся , видный , заметный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
eminent, herausragend, auffallend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
ممتاز , نمایاں
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
উজ্জ্বল , বিশিষ্ট
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
maarufu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
seçkin, önde gelen, belirgin
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
저명한 , 두드러진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
בולט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
wybitny, wyraźny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
प्रसिद्ध , प्रमुख
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
terkemuka, menonjol, mencolok
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
มีชื่อเสียง , เด่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
eminent, prominent, opvallend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
видатний , помітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
eminente, prominente, destacado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
eminente, prominente, saliente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برجسته
تصویر برجسته
eminente, proeminente, saliente
دیکشنری فارسی به پرتغالی